گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ادیب صابر

قرب یک ماه شد که در شب روز

چشم من ماه و آفتاب ندید

اندر آن خانه ام که در همه عمر

هیچ جغدی چنان خراب ندید

ز آتش دل کباب شد جگرم

ز آتش دل کسی کباب ندید

تا در این خانه ام ز بیداری

دیده من خیال خواب ندید

کس حدیث مرا جواب نداد

کس خلاص مرا صواب ندید

هیچ مومن چنین عتاب نیافت

هیچ کافر چنین عذاب ندید

همچنان می خورم طعام و شراب

که کسی خواب دید و آب ندید

هیچ مصلح چنین طعام نخورد

هیچ مفسد چنین شراب ندید

بی خطا بر من این خطاب چراست

بی خطا کس چنین خطاب ندید