همه ناخوانده روی نزد کسان
کس نبیند چو تو در هیچ کسی
چو برانندت باز آیی زود
چه کسی آدمیی یا مگسی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
همه ناخوانده روی نزد کسان
کس نبیند چو تو در هیچ کسی
چو برانندت باز آیی زود
چه کسی آدمیی یا مگسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنکه در حسن مه چهارده بود
دی شنیدم که بپیوست بسی
گر برآری به شفاعت نفسی
بگشاید گره از کار بسی
قصه عشق سرودیم بسی
سوی ما گوش نینداخت کسی
ناله بیهده تا چند توان
کو در این بادیه فریاد رسی
کو کسی تا که بپرسد ز غمی
[...]
هوسی میبردم سوی کسی
تا چه بازم بسر آرد هوسی
خبری نیستم از راه هنوز
ناله ای میشنوم از جرسی
ذوق پرواز چه داند مرغی
[...]
دارم اندر دل خونین نفسی
همچو مرغی که اسیر قفسی
نفس اندر دل من محبوس است
بارالها برسان همنفسی
هرچه بیدادگران جور کنند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.