چه حلقه هاست بدان زلف تابدار اندر
چه غمزه هاست بدان چشم پرخمار اندر
ز غمزه هاش تباهی به هوش و عقل اندر
ز حلقه هاش سیاهی به قیر و قار اندر
چه قندهاست در آن لب که لب همی خایند
بتان ز حسرت آن لب به قندهار اندر
ز راستی که در آن قامت است پیدا شد
مرا ز دیدن او راستی به کار اندر
نگارخانه چین پیش چشم من باشد
چو بنگرم به رخ و زلف آن نگار اندر
بخار آب رخ آبدار او خط اوست
بخور عنبر سارا بدان بخار اندر
دلم قرار در آن زلف بی قرار گرفت
وطن گرفته بدان طرف لاله زار اندر
شگفتی از دلم آید که چون همی سازد
قرار خویش بدان زلف بی قرار اندر
مگر طریق برون آمدن نمی یابد
زبار مشک بدان زلف مشکبار اندر
سه بوسه زان دو لب چون شکر شکار کنم
که هست راحت روحم بدان شکار اندر
شمار بوسه به قصد از لبان چون شکرش
غلط کنم که غلط به بدین شمار اندر
مرا به وعده وصل آن دو زلف چون زنجیر
بداشت بنده به زنجیر انتظار اندر
درید پرده راز من آن دو رسته در
بدان دو پرده یاقوت آبدار اندر
مرا دو دیده ز در همچو تاج شاهان شد
ز بس نظاره در آن در شاهوار اندر
به حسن و ملح بسی بت پرست جست و نیافت
بتی چنو به همه تبت و تتار اندر
هزار حلقه ز شب گرد روز روشن او
هزار نافه تبت به هر هزار اندر
هزار دل نه یکی دل چو روی او بینی
نثار او سزد و جان بدان نثار اندر
همه مراد دل اندر کنار او بینم
چو جای خویش ببینم بدان کنار اندر
ز نیکویی گل و ماه اندر او همان دیدند
که جود و جاه بدین صدر روزگار اندر
عماد امت جد، رکن ملک مجدالدین
کز اوست ناصح و حاسد به نور و نار اندر
جلال آل پیمبر علی بن جعفر
که چون علی است به انواع افتخار اندر
سر تبار محمد که از محامد اوست
سری و جاه و جلالت بدان تبار اندر
علی دل است و همان معجز است در قلمش
که بوده بود علی را به ذوالفقار اندر
ز نعمتش به نیاز اندر، آن پدید آمد
که از شجاعت حیدر به ذوالخمار اندر
مرکب است کریمی در او به خلقت و طبع
بدان صفت که حلیمی به بردبار اندر
دلیل قدرت صانع شده ست و نیست به عدل
عدیل او به همه صنع کردگار اندر
(چوگوشه ای است) سپهر و نجوم و خلدارم
زبارگاه شریفش به روز بار اندر
به کسب مجد و معالی شده است رغبت او
فزون ز رغبت عاشق به وصل یار اندر
مظفری است که در طاعت اشارت اوست
ظفر همیشه به میدان کارزار اندر
مویدی است که تایید او پدید آرد
نجات غرقه به دریای بی کنار اندر
موفقی است که توفیق او مهیا کرد
قرار شاعر و زایر بدین دیار اندر
نشان رد و قبولش به سعد و نحس اندر
دلیل کینه و مهرش به تخت و دار اندر
نیافت حاسد او هیچ عیب در هنرش
جز آن که عیب نباشد به نوبهار اندر
امید عفو نبرد ز خشم او و بلی
امید دیدن خرما بود به خار اندر
ز چار عنصر و هفت اختر است و صد رتبت
ز ذات اوست به هر هفت و هر چهار اندر
جوار خدمت صدرش جوار بحر شده ست
طمع همیشه توانگر بدین جوار اندر
ز بیم شیهه اسبان او پدید آمد
نهفته کشتن شیران به مرغزار اندر
ز امن و راحت و انصاف او همی باشد
همه خرامش کبکان به کوهسار اندر
جمال فضل و تفضل در او نهاد خدای
کمال حلم و تحمل به یار غار اندر
عذاب و رنج به ترکیب دشمنانش درند
چو حرض و زهر به ترکیب مور و مار اندر
حصار اهل سخن شد ثنای مجلس او
امان ز بیم بلاها بدان حصار اندر
ثنا و مدحت او غمگسار ما شده اند
همه سعادت و شادی به غمگسار اندر
سوار دانش و دولت شده ست و طعنه زند
یکی پیاده ز خیلش به صد سوار اندر
جهنده مرکب او را شرار باید خواند
فروغ دولت و نصرت بدان شرار اندر
ز نور آتش نعلش جمال فتح و ظفر
عیان شوند به تاریکی غبار اندر
به روز موکب و میدان ز بیم شیهه او
امید خواب نماند به کوکنار اندر
زهی چو اختر روشن ز آسمان تابان
بزرگی از تو به اصل بزرگوار اندر
ممیزان سخن را به وقت وصف و سخا
سخن ز توست به اشباع و اختصار اندر
مبارزان خرد را به وقت کینه تو
گشاده گشت دو میدان به فخر و عار اندر
سخنوران جهان را ندیم لفظ و ضمیر
ثنای توست به پنهان و آشکار اندر
به شرق و غرب جهان اختیار امت جد
تویی و راحت امت به اختیار اندر
به اختیار دلت باد گردش مه و سال
عدو تو همه ساله به اضطرار اندر
جهانیان همه در زینهار جود تواند
همیشه باش ز ایزد به زینهار اندر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیفی است از زیبایی و جذابیت معشوق، با تصاویری از زلف و چشم او و اثرات آنان بر دل و عقل شاعر. شاعر در وصف او از غمزهها و لبانش میگوید و به زیباییهای چهرهاش اشاره میکند که حتی باعث حسرت دیگران شده است. او همچنین به صفات عالی و ویژگیهای برجسته معشوق خود میپردازد و در نهایت از امید و آرزوهایش برای وصال و نزدیکی به او سخن میگوید. در این توصیف، عشق و زیبایی بهچشم میآید و شاعر به تجلیل از مقام و شخصیت معشوق خود میپردازد.
هوش مصنوعی: چه پیچ و خمهایی در آن موهای تابدار وجود دارد و چه ناز و غمزههایی در آن چشمهای خوابآلود است.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی او به شدت تأثیرگذار و ویران کننده است. نگاههای او انسان را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و عقل و هوش را از بین میبرد. در میان تردیدها و مشکلات، شدت جذابیت او مایه غم و سیاهی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: لبهای معشوق آنقدر شیرین و دلچسب است که دلبستگان به او، از حسرت داشتن آن لبها در آرزوی دستیابی به آن شیرینی هستند. در واقع، زیبایی و جذابیت لبهای او به اندازهای است که حتی در دوردستها هم به آن حسرت میخورند.
هوش مصنوعی: از حقیقتی که در آن قامت جلوهگر است، در من شفافیت و صداقت دیده میشود و این احساس به واسطه دیدن او به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: وقتی به چهره و موی آن عزیز نگاه میکنم، انگار که گالری زیبایی در چین در برابر چشمانم قرار دارد.
هوش مصنوعی: بخار آب چهرهی زیبای او نشانهی خط و نشانههای اوست. عطر خوشی که از سارا میتراود، به این بخار اضافه شده و آن را دلپذیرتر میکند.
هوش مصنوعی: دل من آرامش خود را در آن زلف پریشان یافته است، و اکنون دل خوشیام به سمت آن درگاهیست که لالهزارها را در بر دارد.
هوش مصنوعی: عجب است که دل من چگونه میتواند با آن موهای بیقراری که دارد، آرامش خود را پیدا کند.
هوش مصنوعی: آیا راهی برای بیرون آمدن وجود ندارد تا عطر خوش مشک از آن زلف پرچالش و دلربا خارج شود؟
هوش مصنوعی: من سه بوسه از آن دو لب شیرین همچون شکر میگیرم، زیرا که این کار به روح من آرامش میدهد و از آن لذت میبرم.
هوش مصنوعی: به خاطر به یاد آوردن تعداد بوسههایی که از لبان شیرین چون شکر گرفتهام، اشتباه میکنم؛ زیرا در این شمارش، خطا وجود دارد.
هوش مصنوعی: مرا به وعده رسیدن به آن دو زلف، مانند زنجیری بستند و من در زنجیر انتظار نشستهام.
هوش مصنوعی: پردههای راز من را آن دو شخص شکستهاند، در آن دو پرده از یاقوت درخشان.
هوش مصنوعی: دیدگانی که من دارم، مانند تاج شاهان شدهاند چون به خاطر تماشای آن در باارزش و سلطنتی، پر از زیبایی و جاذبه هستند.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به دنبال زیبایی و کمال هستند و تلاش میکنند بت مثالی خود را پیدا کنند، اما نتوانستهاند زیبایی مانند او را در هیچ جا مشاهده کنند، حتی در سرزمینهای دور مثل تبت و مغولستان.
هوش مصنوعی: در تاریکی شب، هزار حلقهای وجود دارد که روز روشن او را احاطه کرده است. هر کدام از این حلقهها مانند نخی است که در تار و پود زندگی بافته شدهاند و در هر یک از آنها نشانههایی از زیبایی و معنویت وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر هزار دل هم داشته باشی، وقتی چهره او را ببینی، همه آنها شایسته نثار کردن هستند و جان هم باید با عشق به او تقدیم شود.
هوش مصنوعی: تمام آرزوهای قلبم را در کنار او میبینم، بهگونهای که وقتی او را میبینم، احساس میکنم در جای خودم قرار دارم.
هوش مصنوعی: از زیبایی گل و ماه در او همان چیزی را دیدند که بخشش و احترام در این عصر به اوج خود رسیده است.
هوش مصنوعی: عماد ملت و پایه سرفرازی، مجدالدین است که او منبع خیر و برکت است. از اوست که نیکوکاران و بدخواهانی به نور حقیقت و آتش حسد وارد میشوند.
هوش مصنوعی: جلال، فرزند علی بن جعفر، همانند علی در انواع افتخار و بزرگی شناخته میشود.
هوش مصنوعی: سری که از نسل محمد به ارث رسیده، به خاطر ویژگیهای نیک او دارای مقام و عظمت است و این مقام به همان نسل نسبت داده میشود.
هوش مصنوعی: علی مانند دل است و همانند معجزهای است که در نوشتارش وجود دارد، چرا که او همان کسی است که با ذوالفقار به میدان رفته است.
هوش مصنوعی: از نعمت او، نیازی ایجاد شد که شجاعت حیدر را به ذوالخمار معرفی کرد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به موجودی میکند که در خلق و خوی خود دارای ویژگیهای نیکو و برجستهای است. این موجود عاری از خشم و تندخویی است و با صبر و شکیبایی به دیگران برخورد میکند. به عبارت دیگر، سخن از فردی است که هم در نگارش و هم در رفتار، نیکو و بردبار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دلیل این که خالق از قدرت خود استفاده کرده، به دلیل وجود عدالت در آفرینش اوست و هیچ چیز نمیتواند همتای آن عدالت باشد.
هوش مصنوعی: در گوشهای از آسمان و ستارگان، من از جایگاه باعظمت او در روز بارانی پر از احساسات و زیباییها قرار دارم.
هوش مصنوعی: علاقه او به کسب افتخار و مقام بیشتر از علاقه عاشق به رسیدن به محبوبش است.
هوش مصنوعی: مظفر کسی است که در اطاعت دستورات او همیشه پیروز میشود و در میدان جنگ موفق عمل میکند.
هوش مصنوعی: تایید و حمایت او باعث نجات کسی میشود که در دریای بیپایان غرق شده است.
هوش مصنوعی: موفق کسی است که زمینه موفقیتش فراهم شده باشد، به طوری که شاعر و زائر در این سرزمین آرامش و قرار یابند.
هوش مصنوعی: نشان پذیرش یا عدم پذیرش او بر اساس خوب و بد بودن وضعیتش مشخص میشود و نشان دهنده روابطش با دیگران، چه دوستی و محبت باشد و چه دشمنی و کینه.
هوش مصنوعی: حسادت کنندگان نتوانستند هیچ عیبی در هنر او پیدا کنند، جز اینکه در بهار، چیزی که عیب نباشد، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: امید به بخشش او از خشمش نداشته باش و تنها امیدت به دیدن خرما باشد، حتی اگر در میان خارها باشد.
هوش مصنوعی: او از چهار عنصر و هفت سیاره تشکیل شده و بر اساس ذات خود، در هر یک از این هفت و چهار جایگاهی دارد.
هوش مصنوعی: نزدیکی به مقام و خدمت از لحاظ ارزش و بزرگی مانند نزدیک شدن به دریای بیکرانی است. افرادی که همیشه به دنبال ثروت و توانگری هستند، در این نزدیکی و ارتباط با مقام و خدمت، میتوانند به آرزوهای خود برسند.
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از صدای اسبان، کشتن شیران در دشت به صورت پنهان اتفاق افتاد.
هوش مصنوعی: از امنیت و آرامش و انصاف او، همهی پروازهای کبکان در کوهسار است.
هوش مصنوعی: خداوند زیبایی و بخشش را در او آفریده و همچنین کمال حلم و صبر را به یار غار عطا کرده است.
هوش مصنوعی: عذاب و درد به شکلی مانند ترکیب دشمنان، طوری است که به درد و زهر شبیه میشود، همانطور که در ترکیب مورچه و مار وجود دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف یک مجلس یا جمع صحبت میشود که اهل سخن در آن حضور دارند. این مجلس به قدری خوب و با فضیلت است که ثنای آن در بین مردم پیچیده و به عنوان یک پناهگاه برای مصون ماندن از مشکلات و بلاها تبدیل شده است. به عبارت دیگر، این گردهمایی مکانی امن و دلپذیر است که میتواند انسانها را از خطرات و ناملایمات دور کند.
هوش مصنوعی: ستایش و تمجید از او، باعث شدهاند که همه چیز برای ما مایهی دلگساری و غم باشد؛ گویا خوشبختی و شادی تنها در دلنوازی غمگاران جا دارد.
هوش مصنوعی: کسی که از دانش و قدرت بهرهمند است، مورد تمسخر قرار میگیرد توسط کسی که در مقام پایینتری قرار دارد، مانند فردی پیاده که به گروهی از سواران طعنه میزند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای حرکت و پیشرفت در زندگی، به شجاعت و انگیزه نیاز داریم. در واقع، دستاوردها و موفقیتها به وسیلهی این انگیزه و تلاش به وجود میآیند. بنابراین، اگر بخواهیم در مسیر موفقیت قرار بگیریم، باید از اشتیاق و ارادهای قدرتمند بهره ببریم.
هوش مصنوعی: از روشنی آتش نعل، زیبایی پیروزی و موفقیت در درون تاریکی غبار نمایان میشود.
هوش مصنوعی: در روزی که لشکر به حرکت درمیآید و میدان جنگ برقرار میشود، از ترس صدای شیهه اسبش، امید به خواب و آرامش در کنار خوابگاه و خانه برطرف میشود.
هوش مصنوعی: چه نیکو و درخشان است که همچون ستارهای روشن از آسمان درخشان هستی، و بزرگیات نشانهای از اصل نجیب و باعزت توست.
هوش مصنوعی: گفتارشناسان و افراد با تجربه در هنر گفتار، در زمان توصیف و بیان سخاوت، کلامی از تو دارند که هم کامل و هم مختصر است.
هوش مصنوعی: زمانی که دشمنی و کینه در میان باشد، مبارزان با خرد به میدان میآیند و میدانهای نبرد از افتخار و شرمساری پر میشود.
هوش مصنوعی: سخنگویان دنیا در بیان و در دل، تنها به تمجید و ستایش تو مشغول هستند، چه در خفا و چه در جلو.
هوش مصنوعی: تو در شرق و غرب جهان، قدرت و اختیار را در دست داری و راحتی امت به دست توست.
هوش مصنوعی: به دل خود اجازه بده که همچون مه و سال بگردد، اما دشمن تو هر سال به زحمت و اضطراب است.
هوش مصنوعی: ای مردم، همه در طلب حمایت و پشتیبانی از بخشش خداوند هستید. همواره میتوانید از این بخشش بهرهمند شوید و در امان او باشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.