گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعدی

یکی را دیدم اندر جایگاهی

که می‌کاوید قبر پادشاهی

به دست از بارگاهش خاک می‌رفت

سرشک از دیده می‌بارید و می‌گفت

ندانم پادشه یا پاسبانی

همی بینم که مشتی استخوانی