یکی سلطنت ران صاحب شکوه
فرو خواست رفت آفتابش به کوه
به شیخی در آن بقعه کشور گذاشت
که در دوره قائم مقامی نداشت
چو خلوت نشین کوس دولت شنید
دگر ذوق در کنج خلوت ندید
چپ و راست لشکر کشیدن گرفت
دل پردلان زو رمیدن گرفت
چنان سخت بازو شد و تیز چنگ
که با جنگجویان طلب کرد جنگ
ز قوم پراکنده خلقی بکشت
دگر جمع گشتند و هم رای و پشت
چنان در حصارش کشیدند تنگ
که عاجز شد از تیرباران و سنگ
بر نیکمردی فرستاد کس
که صعبم فرومانده، فریاد رس
به همت مدد کن که شمشیر و تیر
نه در هر وغایی بود دستگیر
چو بشنید عابد بخندید و گفت
چرا نیم نانی نخورد و نخفت؟
ندانست قارون نعمت پرست
که گنج سلامت به کنج اندر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، سلطان ران به دلایلی از پادشاهی خود مستأصل میشود و به کوهی پناه میبرد. او شیخی را در بقعهای قرار میدهد که در زمان قایم، مقامی نداشته است. ولی هنگامی که خبر محنت او به گوش عابد میرسد، او به تمسخر میگوید که چرا او در این حالت نمیتواند حتی نیم نانی بخورد و خوابش نبرد. عابد هوشیار است و به خوبی میداند که ثروت واقعی در درون خود انسان نهفته است، برعکس قارون که فقط به دنبال پول و ثروت دنیوی بود. داستان به اهمیت معنویت و درک درونی از زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: یک پادشاه با وقار و شکوه، سلطنت خود را ترک کرد و رفت. در این حال، همچون خورشید، به ارتفاعات و کوهها میرود.
هوش مصنوعی: در آن مکان، شخصی را به عنوان شیخ معرفی کردند که در دوران رهبری مقام خاصی نداشت.
هوش مصنوعی: وقتی کسی که در تنهایی و سکوت زندگی میکند، صدای خوش و خوبی را از دور میشنود، دیگر در کنج تنهاییاش هیچ شادی و لذتی حس نمیکند.
هوش مصنوعی: دلهای شجاع و دلاور به سمت راست و چپ به جنگ و نبرد حرکت کردند و این نشاندهنده تردید و ترس در آنهاست.
هوش مصنوعی: به قدری بازو محکم و چنگش تند و سریع شده بود که با جنگجویان برای نبرد و مبارزه به چالش پرداخت.
هوش مصنوعی: از میان گروهی از مردم که پراکنده بودند، عدهای دیگر به هم پیوستند و متحد شدند، و نظر و حمایت یکسانی پیدا کردند.
هوش مصنوعی: به قدری او را در محاصره قرار دادند که دیگر نتوانست در برابر تیرها و سنگها مقاومت کند و ضعف نشان داد.
هوش مصنوعی: او به یک انسان نیکو پیام فرستاد که در موقعیتی دشوار قرار گرفتهام و نیازمند کمک هستم.
هوش مصنوعی: با تلاش و کمک یکدیگر، پیروزی حاصل میشود؛ زیرا تنها تکیه بر شمشیر و تیر در شرایط سخت کارساز نیست.
هوش مصنوعی: زمانی که عابد این را شنید، لبخندی زد و گفت: چرا کسی نان نیمهای نمیخورد و نمیخوابد؟
هوش مصنوعی: قارون، که به دنبال ثروت و نعمتهای ظاهری بود، نمیدانست که واقعیترین و باارزشترین نعمت، سلامتی است که در گوشهای ساده و نزدیک به او وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.