بخش ۱۲ - حکایت
شنیدم که صاحبدلی نیکمرد
یکی خانه بر قامت خویش کرد
کسی گفت میدانمت دسترس
کز این خانه بهتر کنی، گفت بس
چه میخواهم از طارم افراشتن؟
همینم بس از بهر بگذاشتن
مکن خانه بر راه سیل، ای غلام
که کس را نگشت این عمارت تمام
نه از معرفت باشد و عقل و رای
که بر ره کند کاروانی سرای
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
روح اله دره شیری نوشته:
در بیت انتهایی کاروانی به معنی مسافر است.
شرط عقل و رای و شناخت نیست که مسافر بر گذر و راه منزل کند. اشاره به دل نبستن و فریفته دنیا نشدن
👆☹