گنجور

 
 
 
اهلی شیرازی

ای کز کرمت خلق فرحناک بود

با لطف تو سیم و زر کم از خاک بود

زر پیش تو هیچ است ولی در کف ما

نه تنگه برابر نه افلاک بود

حزین لاهیجی

وبرانهٔ هند،کز صفا پاک بود

خاکش نمک دیدهٔ ادراک بود

آبش به بغل، شیشهٔ ساعت دارد

مینای حباب او پر از خاک بود

ادیب الممالک

استاد محمد آنکه دلاک بود

همچون دم تیغ خویش ناپاک بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه