دل تو را دادم چو دیدم روی تو
کز همه خوبان پسندیدم تو را
دلفریبان جهان را یک به یک
دیدم و از جمله بگزیدم تو را
گر جفا راندی نکردم شکوهای
ور خطا کردی نپرسیدم تو را
خون من خوردی و بخشودم گنه
جان طلب کردی و بخشیدم تو را
رفتی و آخر شکستی عهد خویش
کاش از اول نمیدیدم تو را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر ابراز میکند که عاشق شخصی شده و دلش را به او داده است. او زیباییهای دیگران را دیده اما تنها این یک نفر را انتخاب کرده است. با وجود جفاهای آن شخص، شاعر از او شکایت نکرده و حتی خطاهایش را نادیده گرفته است. هرچند که این عشق درد و رنجی را به دنبال داشته، او به عشق خود ادامه داده است. اما در پایان، شاعر حسرت میخورد که ای کاش هیچوقت او را نمیدید و عهدی که شکسته است، وجود نداشت.
هوش مصنوعی: من قلبم را به تو تقدیم کردم، زیرا وقتی چهرهات را دیدم، متوجه شدم که از همه زیباییها، تو را بیشتر دوست دارم.
هوش مصنوعی: من در این دنیا افرادی را که دلها را میفریبند، یکی یکی دیدم و از میان همه آنها، تو را انتخاب کردم.
هوش مصنوعی: اگر به من آسیب رساندی، من شکایتی نکردم و اگر اشتباهی از تو سر زد، من از تو چیزی نپرسیدم.
هوش مصنوعی: من از تو دلخور بودم که خونم را نوشیدی، اما به خاطر تو خطایت را بخشیدم. تو جانم را خواستی و من هم تو را بخشیدم.
هوش مصنوعی: تو رفتی و پیمانات را شکستی، کاش از همان اول تو را نمیدیدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.