جانم به فغان چو مرغ شب میآید
وز داغ تو با ناله به لب میآید
آه دل ما از آن غبارآلود است
کاین قافله از دیار شب میآید
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به درد و اندوه خود از دوری معشوق اشاره میکند. او همچون مرغ شب به درد و فراق میفریاد میزند و نالههایش به خاطر داغ غم معشوق است. دل او از غبار غم و غصه آکنده است، زیرا این قافله عشق از سرزمین شب و دوری میآید.
هوش مصنوعی: جانی نگران و ناراحت دارم که مانند پرندهای در شب ناله میزند و از شدت درد تو، آه و نالهام به لبهایم میرسد.
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر حالتی غبارآلود و ناراحتکنندهای که داریم، میسوزد؛ زیرا این کاروان از دیاری میآید که همیشه تاریک و پر از شب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل از پی عمری به طلب میآید
از پردهٔ غنچه زین سبب میآید
گل نیست که آن غنچه نمود از پیکان
جان است که غنچه را به لب میآید
نه از دل کس بوی طرب می آید
نه رنگ شکر خنده ز لب می آید
وقتی ز عجب خنده گرم می آمد
امروز مرا خنده عجب می آید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.