منع خویش از گریه و زاری نمیآید ز من
طفل اشکم خویشتنداری نمیآید ز من
با گل و خار جهان یکرنگم از روشندلی
صبح سیمینم سیهکاری نمیآید ز من
آتشی بویی ز دلجویی نمیآید ز تو
چشمهام کاری به جز زاری نمیآید ز من
ای دل رنجور از من چشم همدردی مدار
خسته دردم پرستاری نمیآید ز من
امشب از من نکته موزون چه میجویی رهی
شمع خاموشم گهرباری نمیآید ز من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عاشقم جز عاشقی کاری نمیآید ز من
هست تقوی کار دشواری نمیآید ز من
با تو ای دل کار و بار عشق را بگذاشتم
کار دشواری چنین باری نمیآید ز من
من نمیگویم که ذوقی نیست در قید جنون
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.