تا قیامت میدهد گرمی به دنیا آتشم
آفتاب روشنم نسبت مکن با آتشم
شعله خیزد از دل بحر خروشان جای موج
گر بگیرد یک نفس در هفت دریا آتشم
چیست عالم آتشی با آب و خاک آمیخته
من نه از خاکم نه از آبم که تنها آتشم
شمع لرزان وجودم را شبی آرام نیست
روزها افسردهام چون آب و شبها آتشم
اشک جانسوزم اثرها چون شرر باشد مرا
قطره آبم به چشم خلق اما آتشم
در رگ و در ریشه من این همه گرمی ز چیست؟
شور عشقم یا شراب کهنهام یا آتشم؟
از حریم خواجه شیراز میآیم رهی
پای تا سرمستی و شورم سراپا آتشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.