آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
سیمین و تابناک بود روی مه ولی
سیمینه مه کجا و بناگوش او کجا؟
دارد لبی که مستی جاوید میدهد
مینای می کجا و لب نوش او کجا؟
خفتم به یاد یار در آغوش گل ولی
آغوش گل کجا و بر و دوش او کجا؟
بیسوز عشق ساز سخن چون کند رهی؟
بانگ طرب کجا لب خاموش او کجا؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در شعر، شاعر به مقایسه زیباییها و لذتهای مختلف با محبوب خود میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که نه تنها آب و آتش و می، بلکه حتی زیباییهای طبیعت هم نمیتوانند جایگزین محبت و زیبایی محبوبش شوند. شاعر با ذکر ویژگیهای محبوبش، نشان میدهد که هیچ چیزی به اندازهی عشق و نزدیکی به او حائز اهمیت نیست و همهی لذتهای دیگر در مقایسه با او رنگ میبازند.
هوش مصنوعی: آب زندگی چه ارتباطی با لب شیرین او دارد؟ و گرما و آتش چه نسبتی با آغوش او دارد؟
هوش مصنوعی: صورت زیبا و درخشان او همچون ماه میدرخشید، اما آن زیبایی صورت ماه به هیچ وجه قابل مقایسه با زیبایی گوشهای او نیست.
هوش مصنوعی: لبی دارد که همیشه نوشی بزرگ میبخشد، اما نمیتوان می را با این لب مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: وقتی به یاد محبوبم بودم، احساس ترس و هیجان کردم که در آغوش گل بمانم، اما در واقع آغوش گل هیچگاه به اندازهی آغوش او ناب و دلانگیز نیست.
هوش مصنوعی: عشق نمیتواند در دل بیسوزی جایی برای سخن گفتن پیدا کند؛ صدای شادی کجا و لبی خاموش کجا؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.