شب این سر گیسوی ندارد که تو داری
آغوش گل این بوی ندارد که تو داری
نرگس که فریبد دل صاحبنظران را
این چشم سخنگوی ندارد که تو داری
نیلوفر سیراب که افشانده سر زلف
این خرمن گیسوی ندارد که تو داری
پروانه که هردم ز گلی بوسه رباید
این طبع هوسجوی ندارد که تو داری
غیر از دل جان سخت رهی کز تو نیازرد
کس طاقت این خوی ندارد که تو داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای خاص و منحصر به فرد معشوق اشاره دارد. شاعر بیان میکند که هیچ چیزی در شب، گل، یا حتی در طبیعت نمیتواند به اندازهی زیبایی و جذابیت معشوق او باشد. همچنین، اشاره به چشمان سخنگوی معشوق و گیسوانش میکند که هیچکس و هیچ چیز دیگری نمیتواند با آنها رقابت کند. به طور کلی، شاعر از عواطف عمیق خود و یکتایی معشوقش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: گیسوی شب هیچگاه زیبایی و جذابیت گیسوی تو را ندارد و بوی گل، به آن دلانگیزی که تو داری، نیست.
هوش مصنوعی: نرگس، که دل کسانی را که اهل نظر هستند فریب میدهد، چنین چشمان گویایی ندارد که تو داری.
هوش مصنوعی: گل نیلوفر آبی که از آب سیراب شده، شعف و زیباییاش را از سر زلف و گیسوی تو ندارد. تو زیبایی و جذابیتی داری که هیچکس دیگر نمیتواند مانند تو داشته باشد.
هوش مصنوعی: پروانهای که همیشه از گلها بوسه میگیرد، این نوع دلباختگی و آرزو را ندارد که تو داری.
هوش مصنوعی: جز دل مصیبت دیدهی من، کسی از تو نیازمند نیست، زیرا هیچکس مانند تو این قدرت و استقامت را ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.