گُوهِرْ گِلِهْ دیمْ، دُوسْتِ گِلُوئِهْ مِزٰاجْ
وٰاکِنْ صَدِفْرِهْ تٰا به دَرْآیِهْ مَرْوٰاجْ
نُوسیمِهْ تِهْ نٰازِکْ بَدِنْ یٰا زَرِ سٰاجْ
مِهْ سَرْ تِنِهْ پیشکش، مِنِهْ خُونْ تِنِهْ بٰاجْ
دَرْمِهْ بِهْ دِوٰایِ دُوسْتِ خجیرِهْ مٰاجْ
وٰاسْتِرِ زِکٰاتِ مٰالْ دِخِشْ هٰادی بٰاجْ
تِهْ کِرْدِهْ مِنِهْ دَسْت و دِلْ کِهْ بَوی لاجْ
مَلْهَمْ دِلُویِ خِشِهْ، مِهْ دِلْ بَووِّهْ خٰاجْ
تٰا عَیْنْرِهْ بِهْ کُحْلْ دَکِشی مِهْ سییُو سٰاجْ
بَی مَرْدِمِ دِلْرِهْ بَوِرْدِهْ تٰارٰاجْ
دیمِ دِوَرِقْ گِلْ بِهْ گِلُو کَشی تٰاجْ
هِشِّنی کِلٰالِهْ عَنْبَرینْ بِهْ سِنْبٰاجْ
اِنٰارِهْ تِنِهْ مُونْگْ وُ خُورْ، مِهْ سییُو سٰاجْ
تِهْ نَدیینْجِهْ، رَشْ مِهْ سَرْ آوَرِهْ کٰاجْ
تٰا هَمی مِنْ عٰاشِقْمِهْ تِنِهْ دَسْتِ مٰاجْ
تِهْ دُومْ دَکِتْ سی سر هُونیٰا بُوئِنْ مٰاجْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ای گوهر گلسیما! دوست گلابمنش من! / صدف (دهان) را بگشای تا مروارید (دندان)، نمایان شود
بدن تو نقرهای تازه یا زر آرایش شده است؟ / سرم را پیشکش تو و خونم را باج و مالیات تو میکنم
از کردار تو، دست و دل من، پاره و دریده شد / مرهم آن،… توست که دل من با آن درمان (خوب) میشود
ای سیاه سازندهی بخت من، تا به چشم خود سرمه کشیدهای / دلِ بسی از مردم را به تاراج برده است
روی تو چون دو برگ گل است که بدان گلاب ریختی / و زلف عنبرین فریبا را در آن به نمایش نهادی
روی چون ماه و خورشیدوش تو، مانند انار سرخ است،ای سیاهساز بخت من! / به انگیزهی ندیدن تو، اشک خونین من تا بالای کاج میچکد
همین که من عاشق دستبوس تو هستم / سی نفر در دام تو گرفتار شده، بدان بوسه میزنند
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.