یارون پرچ بوینین به انجیله داره
یا سرخه گِلِ غنچوئه نو ویهاره
یا غالیه گِلْ گِلْ دِشنّیه داره
یا مخمله که دوش دره مه خونکاره
هرگه که سری خونّه، صدای یاره
مه سوته دل غمره ورنه کناره
مه دل حلقه ره مونّه فری کناره
تا دس نزنّی حلقه بزار نناره
چن روزه که من دیدار ندیمه یاره
همینه که مه دیدهره خون بواره
یکوار دیگر چیره بوینم یاره
دِ بالره گردن بیورم شه خونکاره
دل ترکنه مه، گِنْدِهْ پیون اناره
چش بِرْمِنِهْ مه، وارش پیون ویهاره
زمستون مه چش، همیشه بواره
عجب چشمه که بی او، تن و سر داره!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
یاران! چتری و شکوفا شدن درخت انجیر را بنگرید / یا غنچهی گل سرخ موسم نوبهار است
یا عطر خوشگل موی یار است که آن را فروافکنده دارد / یا مخمل است که بر روی دوش یار خونکار من قرار دارد
هرگاه که آواز یار من از سرای برآید / غم از دریای دل سوختهی من به کنار میرود
دل من مانند حلقهی (سلسلهی) در فریدونکنار است / تا بدان دست نزنی فریاد نمیزند (زار نمینالد)
چند روز است که من دیدار یارم را ندیدهام / برای همین است که از دیدهام خون میبارد
] یکبار یدرگ چهرهی یارم را ببینم / و گردن یار خونکارم را بین دو بازویم بنهم
دل من مانند انار پوسیده میترکد / چشم من مانند ابر بهار، میبارد
زمستان چشم من همیشه میبارد / شگفت چشمی است، اگر بیاشک، وجود داشته باشد (تن و سر داشته باشد)
ابتدای این هشت بیتی به صورت متفاوت زیر نیز درج شده است:
یا سرخه گِلِ غنچوئه نوویهاره
یا غالیه گِلْ گِلْ وشنی ویهاره
یا مخمله که دوش دره مه خونکاره
یارون وچهره بوینین انجیله داره
با غنچهی گل سرخ نوبهار است / یا غالیه بوی زلف است که چون گل بهار فروپاشانده است
۲٫ یا مخمل است که بر دوش خونکار هشته / یاران فرزند (جوانهی) درخت انجیر را توجه کنید
هوش مصنوعی: دوستها با بوی خوش گلها سر به راه عشق و محبت هستند و مانند گلِ تازه در بهار میدرخشند.
هوش مصنوعی: این بیت به قدری زیباست که میتوان آن را به این صورت معنی کرد: یا اینکه دستمالی نرم و لطیف بر دستان کسی وجود دارد که نشانهای از لطافت و زیبایی است، یا اینکه به طرز خاصی زینتی در دستانش دارد که به دل مینشیند و پر از جاذبه است.
هوش مصنوعی: هر بار که دلم میشکند و غم به سراغم میآید، صدای دوست را به یاد میآورم که همیشه کنارم بوده است.
هوش مصنوعی: ماه دل، حلقهای را به سمت خود میکشد و نگذار که کسی به آن دست بزند و گویی حلقهای بر گل سرخ گذاشته شده است.
هوش مصنوعی: چند روزی است که من یارم را ندیدهام و همین باعث شده است که دلم خون شود.
هوش مصنوعی: به یک روش دیگر، میخواهم تو را ببینم و با شادی و سرور، بر گردن تو تاجی از خون بگذارم.
هوش مصنوعی: دلهای بهار را تر میکنی، گلهای بهاری را با چشمانت میچینی و با دلتنگیهایت پیوند میزنی.
هوش مصنوعی: در زمستان، زیباییهای خاصی وجود دارد. چشمهای که با وجود سردی و برف، همچنان جاری است و زندگی را حفظ میکند، نشان از شگفتی طبیعت دارد که بدون آن، وجود و زندگی ممکن نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.