تِهْ مِهْرْوَرْزی دٰارْمِهْ، اَرْچِهْ بُوتِرِهْ عٰارْ
هَرْگِزْ گِلْ نچی کَسْ کِهْ بِهْ وی نَوی خٰارْ
اَمیرْ گِنِهْ: تِهْ عِشْقْ بِهْ دِلْ دٰارْمِهْ مِهْ یْارْ
تُو سَنْگِهْ دِلی، مِهْ نُومْ نَئیرْنی هیچْ بٰارْ
تٰا کَیْ بِهْ مِنِهْ سُوتِهْ دِلْ دٰارْنی آزٰارْ؟
مِنِهْ دِچِشْرِهْ اُو بَوِرْدْ رُو بِهْ رُو آرْ (رودبار)
بِلْبِلْ بِهْ گِلْ عٰاشِقِهْ، مِنْ چیرِهیِ یٰارْ
بِلْبِلْ دِمٰاهْ نٰالِنِّه، مِنْ دٰایِمٰازٰارْ
دوُسْتْ هٰامِتْ اُونْسُونْ کِهْ هَسِّهْ آهویِ لٰارْ
جِلُو بَکِشی مِهْ کِشْتِنْ وَرْ بِهْ آزٰارْ
مَجْنُونْ صِفِتْ کُوکُو زَنُونْ دٰامِنِ غٰارْ
تِهْ سَنْگِهْ دِلْرِهْ دَرْ نَئیرْنِهْ مِنِهْ زٰارْ
گَنْجِ وَرْبَسی رَنْجْ بَوِرْدْمِهْ بِهْ نٰاچٰارْ
هُوکِتِهْ مِرِهْ آخِرْ بِهْ اَژْدِهٰا کٰارْ
بِهْ گُلْشَنوُ گِلْ دٰاغْ بَئیتِمْ بَسیْ زٰارْ
گِلْ دَسْتِهْ بِهْ شِهْ پٰایی دَرْآوَرِهْ خٰارْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
به تو مهر میورزم، اگر چه تو را ننگ باشد / هرگز کسی گل بی خار نچیده است
امیر میگوید: عشق تو را به دل دارمای یار من! / اما تو سنگدلی و هیچ بار نام مرا بر زبان نمیآوری
تا کی به من سوختهدل آزار میرسانی؟ / از دو چشم من آب به رودبار روان شد
بلبل عاشق گل است و من به چهرهی یارم / بلبل به مدت دو ماه مینالد ولی من برای همیشهی عمر زاری میکنم
دوست آنسان راه میرود که گویی آهوی دشت لار است / خود را برای کشتن من به پیش آورده است
مانند مجنون کوکوزنان (نالان) در دامن غار میگذرانم / ولی زاری من در تو سنگدل اثر نمیکند
ناگزیر برای دستیابی به گنج عشق، بسی رنج بردم / ولی عاقبت کارم به اژدها پایان پذیرفت
در گلشن و گُل بسیار زار دچار داغ عشق شدم / دستهی گل، خار را از پای خود بیرون میآورد
هوش مصنوعی: هرچند که در دل مهر و محبت دارم، هرگز نخواهم گفت که به کسی از عشق خود گلهای دارم.
هوش مصنوعی: من در عشق تو دل باختهام، و بر سنگ دلی تو تکیه کردهام، هیچوقت عاشق نمیشوم.
هوش مصنوعی: چقدر باید به تو دل ببندم و تحمل کنم؟ با وجود اینکه او را میشناسم، اما همیشه به او نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: بلبل به گل عشق میبوید، از غم یار نالان است، زیرا همیشه در فراق او باقی مانده است.
هوش مصنوعی: دوست همواره باید با کسی زندگی کند که مانند آهویی در دشت، به آرامی و زیبایی در کنار او باشد و از درد و رنج دور بماند.
هوش مصنوعی: میگوید: مجنون، در زنجیر عشق گرفتار است و دل او در شدت این عشق به شدت آسیبدیده و رنجور است.
هوش مصنوعی: به یاد کسی با دلتنگی و ناراحتی فکر میکنم و احساس میکنم که حتی با وجود تمام مشکلات و رنجها، در نهایت همه چیز به خوب خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: به گلستان و گلهای زیبا به یاد تو، دلم بسیار غمگین است. گلها را در دستانم گرفتهام و به یاد تو، در این مکان نشستهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.