اَمیرْ گِنِهْ: مِنْ فِکْروُ خیٰالِمِهْ اینْ دَرْدْ
مِرِهْ کِهْ دِشِشْ ویسِّهْ، یکی نیٰاوَرْدْ
مِهْ زَرْدی زَرْدیجُوئِهْ، بَلْکِهْ اَفْزوُنْ زَرْدْ
مِنْ گَرْدْتِرینْ گَرْدِمِهْ، تِنِهْ لینگِ گَرْدْ
بَتِرْکِسِّهْ دِلْ دٰارْمِهْ، تِنِهْ عِشْقِ دَرْدْ
دِلْ کِهْ دَرْدْ کِنِّهْ، وٰاضِحْ بُونِهْ (اَزْ) رُویِ زَرْدْ
مِهْ دیمْ شَنْبِلیِهْ، گَرْ نَوّوِهْ عِشْقِ دَرْدْ
لٰا وَاللّهْ کِهْ مِهْ گُونِهْ چِنینْ بَوّوِهْ زَرْدْ
فَلِکْ اَفْسُونْ گِرِهْ، هٰا کِرْدْ مِهْ دَمْرِهْ سَرْدْ
اِنْشٰالّٰا فَلِکْ زَمینْ بَخِرْدْ، بَوّوِهْ گَرْدْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: من در اندیشهی این درد هستم / مرا که نیازمند و شایستهی دو شش بودم، یکی روی نیاورد
زردی من مانند زردچوبه، بلکه از آن هم افزونتر است / من گردترین گردم، گرد پای تو هستم
دلی پاره پاره از درد عشق تو دارم / دلی که درد دارد، از رخسارهی زرد مشخص میشود
گونهی من مانند شنبلید است، اگر درد عشق نباشد / به خدا، که گونهی من اینگونه زرد نمیشود
فلک افسونگر است که دم گرم مرا سرد کرد / انشاءاللّه فلک زمین بخورد و تبدیل به گرد شود
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.