گِلِ دَسْتِهْ شِهْ غُنْچِهْیِ لٰامْرِهْ وٰا کِرْدْ
عَقیقِ یَمِنْ خُودِشْ اُونِهْ کِهْ وٰا کِرْدْ
یٰارُونْ بَوینینْ کَجِهْ فَلِکْ چِهٰا کِرْدْ
اینْ دُرِّ مِکٰانی رِهْ بِهْ کٰانْ جِدٰا کِرْدْ
شٰاهِ حَوِشْ (حَبِشْ) کِهْ مُلْکِ چینْرِهْ مأوٰا کِرْدْ
بَئیتِهْ عَرٰاقینْوُ رُوبِهْ خِتٰا کِرْدْ
اِشٰارِهْ بِهْ شِهْ لُو، دِخِشْرِهْ اَدٰا کِرْدْ
اَدٰای دِخِشْ، دَرْدِ مِرِهْ دِوٰا کِرْدْ
تِهْ تابُونْ خُورْمِرِهْ بَیْتِهْ بی ضِیٰا کِرْدْ
یٰا دِ هَفْتِهْ مُونْگِ دیمْرِهْ بی صِفٰا کِرْدْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دستهی گل، لب غنچهگون را از هم گشود / عقیق یمانی همان است که از هم گشود
یاران! ببینید که فلک کژرفتار چه کارها کرد / این دُرِّ مکانی را از کان جدا کرد
شاه حبشه که کشور چین را مأوا و میهن برگزیده بود / ملک عراقین را مسخّر کرده، به کشور ختا روی آورد
با اشاره به لبش، ادای بوسه کرد (دین خود را پرداخت) / و ادای (وصول) این دو بوسه، درد مرا درمان کرد.
تابش خورشید چهرهی تو، مرا کمرنگ و بینور کرد / یا روی ماه چهارده شبه را تیره و بیصفا کرده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.