شیرْرِهْ دیمِهْ آتِشْ وَشِنْ گُو شِکٰارْ کِرْدْ
زِلْفْرِهْ دیمِهْ بِهْ آتِشِ دیمْ گِذٰارْ کِرْدْ
خُورْدیمِهْ، خُفّٰاشْ دیمِهْ بِهَمْ کِنٰارْ کِرْدْ
بِلْبِلْ دیمِهْ بِهْ شٰاخْ زِمِسْتُونْ ویهٰارْ کِرْدْ
هَرْ سٰالْ دِ ویهٰارْ دیمِهْ، یِکی گِذٰارْ کِرْدْ
هَرْ مٰاهْ دِ هِلٰالْ دیمِهْ یِکی مِدٰارْ کِرْدْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شیر را دیدم آتش افشان (دمان) که گاو را شکار کرد / و زلف را دیدم که به آتش رخسار، جای گزید
خورشید و خفاش را دیدم که با هم به کنار آمدند / بلبل را میدیدم که به شاخ گل، زمستان را چون بهار بهسر میبرد
هر سال دو بهار را میدیدم که همگون میگذشت / هر ماه دو هلال را میدیدم که یگانه میگردیدند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.