گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
پروین اعتصامی

خلید خار درشتی بپای طفلی خرد

بهم برآمد و از پویه باز ماند و گریست

بگفت مادرش این رنج اولین قدم است

ز خار حادثه، تیه وجود خالی نیست

هنوز نیک و بد زندگی بدفتر عمر

نخوانده‌ای و بچشم تو راه و چاه، یکیست

ز پای، چون تو در افتاده‌اند بس طفلان

نیوفتاده درین سنگلاخ عبرت، کیست

ندیده زحمت رفتار، ره نیاموزی

خطا نکرده، صواب و خطا چه دانی چیست

دلی که سخت ز هر غم تپید، شاد نماند

کسیکه زود دل آزرده گشت دیر نزیست

ز عهد کودکی، آمادهٔ بزرگی شو

حجاب ضعف چو از هم گسست، عزم قویست

بچشم آنکه درین دشت، چشم روشن بست

تفاوتی نکند، گر ده است چه، یا بیست

چو زخم کارگر آمد، چه سر، چه سینه، چه پای

چو سال عمر تبه شد، چه یک، چه صد، چه دویست

هزار کوه گرت سد ره شوند، برو

هزار ره گرت از پا در افکنند، بایست

 
 
 
شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست به خوانش فرهاد بشیریان
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
انوری

نیامدست مرا خویشتن دگر مردم

از آن زمان که بدانسته‌ام که مردم چیست

گرم نشان دهی از روی مردمی چه شود

چو بخت نیک نشانت دهم که مردم کیست

مولانا

تو مردی و نظرت در جهان جان نگریست

چو باز زنده شدی زین سپس بدانی زیست

هر آن کسی که چو ادریس مرد و بازآمد

مدرس ملکوتست و بر غیوب حفیست

بیا بگو به کدامین ره از جهان رفتی

[...]

سعدی

در سرای به هم کرده از پس پرده

مباش غره که هیچ آفریده واقف نیست

از آن بترس که مکنون غیب می‌داند

گرش بلند بخوانی وگر نهفته یکیست

ابن یمین

به سال هفتصد و سی و هشت از هجرت

به روز جمعه گه چاشت از صفر شده بیست

گذشت سرور آفاق عز دولت و دین

محمد آنکه فلک در عزاش خون بگریست

سلمان ساوجی

ایا سحاب نوالی که ابر دریا دل

به های های ز دست تو بارها بگریست

به هر کجا که کنی روی فتح پیشرو است

که پشت فتح به روی مبارک تو قویست

خدا یگانا من بنده قدیم توام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه