اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸ رفتم بر آن شمع چگل مست امروز گفتم که: مرا با تو سری هست امروز گفتم که: ز غصه کی رهد؟ دل گفتا: حالی دلت از غصهٔ ما رست امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر به شمعی زرد و دلربا نظر دارد و از آن میخواهد که امروز احساساتش را با او در میان بگذارد. او از شمع میپرسد که آیا دلش از غصهها آزاد شده است و شمع پاسخ میدهد که امروز حالتی بهتر و رهایی از غصه دارد.
هوش مصنوعی: رفتم به سمت آن شمع زیبا و شگفتانگیز، امروز با شجاعت به او گفتم که بین من و تو رازی وجود دارد.
هوش مصنوعی: گفتم آیا دل از غصه رهایی خواهد یافت؟ دل پاسخ داد: امروز حال تو به خاطر غصهٔ ما بهتر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.