گر تو گل چهره در آیی به چمن مست امروز
ما بدانیم که در باغ گلی هست امروز
گفتهای: بر سر آنم که بگیرم دستت
نقد را باش، که من میروم از دست امروز
با چنان دانهٔ خالی که تو بر لب زدهای
من بر آنم که ز دامت نتوان جست امروز
رخ گل رنگ تو بس خون که بریزد فردا
دهن تنگ تو بس توبه که بشکست امروز
چشم ترکت همه بر سینهٔ من خواهد زد
هر خدنگی که رها میکنی از شست امروز
دل من گر به گلستان نرود معذورست
که بسی خار جفا در جگرم خست امروز
دی چو زلف تو گر آشفته شدم نیست عجب
عجب این است که چون چشم توام مست امروز
گر بدانم که تو بر من گذری خواهی کرد
بر سر راه تو چون خاک شوم پست امروز
اوحدی گر به سخن دست فصیحان بربست
شد به زنجیر سر زلف تو پابست امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است که شاعر با استفاده از تصاویر و استعارهها احساسات خود را بیان میکند. شاعر به زیباییهای چهره معشوق اشاره میکند و از لحظات عبور او صحبت میکند که میخواهد در کنار او باشد. او از دشواریهایی که در مسیر عشق احساس میکند و عذابهای ناشی از فراق میگوید. همچنین اشاره به حسرتها و آرزوهایی دارد که در دلش باقی مانده و این نشاندهنده وابستگی عمیق او به معشوق است. در نهایت، شاعر از قدرت زلف و چشمان معشوق صحبت میکند که بر دلش تاثیر عمیق میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر تو با چهره زیبا و دلنشینت به باغ بیایی، امروز ما مست خواهیم شد، زیرا میدانیم که امروز در باغ، گلی وجود دارد.
هوش مصنوعی: گفتهای که میخواهی به من کمک کنی، پس خودت را آماده کن، زیرا من از این لحظه به جلو میروم و دیگر نمیتوانم درنگ کنم.
هوش مصنوعی: با توجه به آنچه تو بر زبان آوردهای، من متوجه میشوم که امروز نمیتوانم از دام تو فرار کنم.
هوش مصنوعی: چهرهٔ زیبا و گلگون تو به قدری جذاب است که فردا خون دلها را به راه میاندازد. امروز هم آنقدر که توبه و پیمان شکسته شده، هیچ دلی طاقت ندارد.
هوش مصنوعی: اشکهای تو هر کجا که بری به قلب من آسیب خواهند زد و هر تیر یا لطمهای که امروز رها میکنی، روی سینهام اثر خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: دل من اگر نتواند به زیبایی و شادابی گلستان برسد، معذور است، چون امروز خیلی درد و رنج از خاری که در دل دارم، کشیدم.
هوش مصنوعی: چرا که وقتی زلف تو را ببینم و دلم نگران شود، چیز عجیبی نیست. آنچه عجیب است این است که امروز چشمان تو هم مست و سرمستند.
هوش مصنوعی: اگر بدانم که شما روزی به سر راهم خواهید آمد، امروز برای شما به اندازهی خاک خوار و حقیر میشوم.
هوش مصنوعی: اگر اوحدی به هنر سخن گفتن فصیحان دست نیافت، امروز اسیر موی تو شده است و مانند زنجیری به تو وابسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مجلس ما به حضور تو چنانست امروز
که کمین خادمه اش حور چنانست امروز
از سر زلف پریشان تو در حلقه جمع
عقل سودا زده زنجیر کشائست امروز
ساقیا باده بده کز می دوشین ما را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.