گنجور

 
اوحدی

آنرا که جام صافی صهباش می‌دهند

می‌دان که: در حریم حرم جاش می‌دهند

صوفی، مباش منکر مردان که سرعشق

روز ازل به مردم قلاش می‌دهند

از لذت حیات ندارد تمتعی

امروز، هر که وعدهٔ فرداش می‌دهند

ساقی، بیار بادهٔ گل‌‎رنگِ مُشک‌‎بوی

کاربابِ عقل زحمت اوباش می‌دهند

خوش باش، اوحدی، که حریفان دردنوش

جام مطرب به عاشق خوش باش می‌دهند