اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۲۸۲
یاری که نشد مرا به فرمان همه عمر
یک درد مرا نکرد درمان همه عمر
چون دیدم گفتمش که داری سرِما
گفتا که بلی ولی نکرد آن همه عمر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به حالتی از ناامیدی و بیوکالت اشاره میکند. او از کسی که انتظار داشته به او کمک کند، یاد میکند و میگوید که در طول عمرش هیچگاه درمانی برای دردهایش نیافته است. وقتی که از آن شخص میپرسد درباره سرمایش، او فقط تأیید میکند ولی هیچ کاری برای او نکرده است. در واقع، این شعر بیانگر حس تنهایی و یأس در زندگی است.
هوش مصنوعی: همه عمر منتظر یاری بودم که به کمکم بیاید، اما هیچگاه به من ابراز لطف نکرد و به همین خاطر همواره دردی را تحمل کردم که درمان نشد.
هوش مصنوعی: وقتی او را دیدم، به او گفتم که اینقدر سردی، او هم تایید کرد، اما در تمام عمرش این را نشان نداد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.