اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۰۸
من مستم و نامت به زبان می گویم
معذورم اگر من هذیان می گویم
دانم نرسم به گفت در وصل تو لیک
با عشق توَم خوش است از آن می گویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از عشق و احساسات خود صحبت میکند. او بیان میکند که در حال مستی نام محبوبش را بر زبان میآورد و معذرتخواهی میکند اگر هذیان میگوید. با اینکه میداند نمیتواند به وصال محبوبش دست یابد، اما همچنان از عشق او صحبت میکند و این عشق برایش لذتبخش است.
هوش مصنوعی: من در حالتی مستی هستم و نام تو را بر زبان میآورم. اگر گاهی حرفهای بیمعنی میزنم، مرا ببخش.
هوش مصنوعی: میدانم که نمیتوانم به آنچه در وصال تو گفته شده برسم، اما از آنجا که عشق به تو برایم شیرین است، به همین خاطر از آن صحبت میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با تو قصص درد و فغان میگویم
ور گوش ببندی پنهان میگویم
دانستهام اینکه از غمم شاد شوی
چندین غم دل با تو از آن میگویم
گه صف گلی بصد زبان میگویم
گاهی غم خود بصد فغان میگویم
در گفتن بسیار ز روی همه کس
شرمنده شدیم و همچنان میگویم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.