گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

آن را که حدیث عشق در دل گردد

باید که زتیغ عشق بسمل گردد

در خاک تپان تپان رخ آغشته به خون

برخیزد و گرد سر قاتل گردد

اوحدالدین کرمانی

خواهی که تو را مراد حاصل گردد

مگذار که دل زکار غافل گردد

غالب چو تن است و دل همی گردد تن

دل غالب ساز تا تنت دل گردد

مجد همگر

وقتی که چمن به کام بلبل گردد

مه عاشق تاب زلف سنبل گردد

بخرام چو سرو و بر سر خاک رهی

تا خاک من از عکس رخت گل گردد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه