گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

غافل منشین که این زمانی است عزیز

هر دم که برآید از تو جانی است عزیز

عمری که بیاید و بخواهد رفتن

ضایع مکنش که خون بهایی است عزیز

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode