گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

مستم دارد زباده ساقی پیوست

مستی که بود جام می اش دور از دست

این کار نگر که مر مرا افتاده است

یاران همه از می و من از ساقی مست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode