ماییم که بس بوالعجب اندر قدمیم
سرمایهٔ شادی شده از کان غمیم
پستیم و بلندیم و تمامیم و کمیم
کس واقف از آن نیست که ما در چه دمیم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ماییم که بس بوالعجب اندر قدمیم
سرمایهٔ شادی شده از کان غمیم
پستیم و بلندیم و تمامیم و کمیم
کس واقف از آن نیست که ما در چه دمیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مائیم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم
بگذشت ز عشق دولت بی غمیم
وا ماند پس از غمت همه خرمیم
از من نشوی خجل، چه بی شرم کسی
وز تو نشوم سیر، چه شوخ آدمیم
چون یار نمیکند دمی همدمیم
زین غم نفسی نیست سرِ آدمیم
ور در همه عمر یک دم آید بَرِ من
با گوشه نشاندم ز نامحرمیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.