گنجور

 
 
 
انوری

ای دل تو برو به نزد جانان می‌باش

ساعت ساعت منتظر جان می‌باش

ای تن تو بیا ندیم هجران می‌باش

جان می‌کن و خون می‌خور و خندان می‌باش

مجد همگر

گر عاشقی انده کش هجران می باش

با درد در انتظار درمان می باش

خون می خورو همچو غنچه در دل می دار

جان می ده و همچو شمع خندان می باش

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه