اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۵۴
تا یوسف دل را نکنی از بن چاه
یعقوب خرد ضریر باشد در راه
خواهی که عزیز مصر باشی در جاه
از عشق کمر ببند وز صدق کلاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیتها به اهمیت عشق و صدق در دستیابی به مقام و جایگاه بالا اشاره شده است. بیان میشود که تا زمانی که دل را از غم و درد رها نکنیم (همچون یوسف در چاه)، نمیتوانیم به موفقیت و عزت دست یابیم. برای رسیدن به مقام عالی، باید عشق را در دل جای دهیم و با صداقت و اراده محکم پیش برویم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که یوسف دل را از عمق چاه یعقوب بیرون نیاوری، عقل نابینا و بیفایده خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در مقام و منزلت مانند عزیز مصر باشی، باید به عشق بپردازی و با صداقت و جدیت اقدام کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با روز رخ تو گرچه ای دوست چو ماه
از روز و شب جهان نبودم آگاه
بنمود چو چشم بد فروبست آن ماه
شبهای فراق تو مرا روز سیاه
اندر شش و چار غایب آید ناگاه
در هشت و دو اسب خویش دارد کوتاه
در هفتم و سوم بفرستد چیزی
اندر نه و پنچ و یک بپردازد راه
گویند که معشوق تو زشتست و سیاه
گر زشت و سیاهست مرا نیست گناه
من عاشقم و دلم بر او گشته تباه
عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه
بر دل دارد لاله یکی داغ سیاه
دارد سمن اندر زنخش سیمین چاه
بر فرق سر نرگس از زر کلاه
بر فرق سر چکاوه یک مشت گیاه
تا دست من از دامن تو شد کوتاه
دستی زده ام بدامن ناله و آه
یا در دل تو اثر کند ناله من
یا خرمن عمر من بسوزد ناگاه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.