گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

ای غم تو مراد من به جان در مشکن

وی هجر به سینه ام سنان در مشکن

امشب که دلم به کام خواهد که رسد

ای صبح تو کامم به دهان در مشکن

 
sunny dark_mode