اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة
»
الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
»
شمارهٔ ۶۰
چشمت که زناز می کند رعنایی
لالایی او به حاجبان فرمایی
هر چند که حاجبانش لالا باشند
لایق نبود به حاجبان لالایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت چشمان معشوق اشاره میکند و میگوید که حتی اگر دیگران (حاجبان) بخواهند بر زیبایی او نظارت کنند، نمیتوانند به خوبی او را توصیف کنند. شاعر به این نکته اشاره میکند که زیبایی معشوق فراتر از هر توصیف و نگهبانی است و حاجبان حتی اگر بخواهند، نمیتوانند به خوبی از او محافظت کنند.
هوش مصنوعی: چشم تو زیبایی و جذابیتی دارد که میتواند به طور غیر مستقیم به دیگران احساسات و علاقهات را منتقل کند.
هوش مصنوعی: اگرچه نگهبانانش خاموش و بیصدا هستند، اما اینجا از نگهبانان خاموش توقعی نمیرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی تو چشم حسن را بینایی
یغماست مرا قبله گر از یغمائی
خندان گل سرخی و بت گویائی
زینست که از بتان تو بی همتائی
پاکی و منزهی و بی همتایی
کس را نرسد ملک بدین زیبایی
خلقان همه خفتهاند و درها بسته
یا رب تو در لطف بما بگشایی
ای دوست تر، از دو دیده و بینایی
ای آنکه ز پیش چشم ناپیدایی
آن روز که آمدی مرا دربایی
گر تا به قیامت تو غذانی (؟) نایی
در چشم منی روی بمن ننمائی
واندر دلمی هیچ بمن نگرائی
ای جان و دل و دیده و ای بینائی
چون از دل و دیده در کنارم نائی
گر می دو هزار رطل بر پیمایی
تا می نخوری نباشدت شیدایی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.