گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

خواهی که بری تو گوی میدان سماع

بی حال مزن دست به چوگان سماع

تا از عُجبت تو برنخیزی به خدا

هرگز نرسد برات فرمان سماع

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode