اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۱۳۱ - نعت النبوة
من خود به چه دل زنم دم سودایش
یا من چه سگم که دیده سازم جایش
گر دست رسد جملهٔ معصومان را
در دیده کشند جمله خاک پایش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر نوعی عشق و دلبستگی عمیق به معصومین و اولیای خداست. شاعر از خود میپرسد که چگونه میتواند به معشوق خویش محبت ورزد و خود را در مقابل آن مقام والا کوچک میبیند. او همچنین اشاره میکند که اگر معصومان را در دسترس داشته باشد، همه آنها خاک پای معشوق را خواهند دید و از آن تقدس و جایگاه بزرگ او بهرهمند خواهند شد. به طور کلی، این اشعار نشاندهنده تواضع و ارادت شدید به شخصیتهای مقدس در دین است.
هوش مصنوعی: من چگونه به دل خود آرامش دهم در حالی که در فکر او هستم یا چه بسا که من در قیاس با او، در جایگاهی پایینتر و حقیرتر از او قرار دارم.
هوش مصنوعی: اگر انسانها به معصومان دسترسی پیدا کنند، همه آنها را در چشم میکشند و به عنوان خاک پایشان احترام میگذارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوخی که به دیده بود دایم جایش
رفت از نظرم سر و قد رعنایش
گشت از پی او قطره ز نان مردم چشم
چندان که زاشک آبله شد بر پایش
ای دل مطلب رخ جهان آرایش
زنهار منه پای تو در دریایش
گر پات فرو شود، که دستت گیرد؟
ور دست درآورد، که دارد پایش؟
آن سرو که نیست در جهان همتایش
از قامت اوست باغ را آرایش
در راستی ارچه کس ندارد پایش
هم زیر آمد ز قدّ تو بالایش
ای روی تو آراسته بی آرایش
دیدار تو داده روح را آسایش
بخشود نیم گرت سر بخشش هست
کز بهر چنین روز بود بخشایش
گردون که ز هم نمیفتد اجزایش
کو سیل عدم که بر کند از جایش؟
هرگاه که لقمهای گره شد به گلو
ناچار خورند آب بر بالایش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.