اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۱۱۴
ای از همه بی نیاز و ای بنده نواز
و از تست که کار من نمی گیرد ساز
صد مشغله در راه من انداخته ای
آنگه گویی تمام با من پرداز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به خداوند اشاره میکند که او بزرگ و بینیاز است و در عین حال، بندهنواز و مهربان است. شاعر از مشکلات و مشغلههایی که در راهش وجود دارد، سخن میگوید و احساس میکند که خداوند تنها به او توجه نمیکند. در نهایت، شاعر به نیاز خود برای ارتباط نزدیکتر با خدا تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای که از همه چیز بینیازی و به بندگان خود مهربانی میکنی، از توست که کار من به سامان نمیرسد.
هوش مصنوعی: تو در زندگیام مشغلههای زیادی ایجاد کردهای، اما به گونهای رفتار میکنی که انگار تمام توجه و محبتت فقط به من اختصاص دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون کشته ببینیام، دو لب گشته فراز
از جان تهی این قالب فرسوده به آز
بر بالینم نشین و میگوی بناز:
کای من تو بکشته و پشیمان شده باز
تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز
نی کار کنم نه روزه دارم نه نماز
چون با تو بوم مجاز من جمله نماز
چون بی تو بوم نماز من جمله مجاز
اندر همه عمر من شبی وقت نیاز
آمد بر من خیال معشوقه فراز
برداشت نقاب مرمرا گفت بناز
باری بنگر که از که ماندستی باز
آن شد که ترا رفت همی با ما ناز
و آن شد که مرا بود بروی تو نیاز
ما ناز تو و نیاز خویش ، ای پرساز
بر سنگ زدیم و صبر کردیم آغاز
چون کشته ببینم دو لب کرده فراز
وز جان تهی این قالب فرسوده به آز
بر بالینم نشسته می گوی بناز
که کشته ترا من و پشیمان شده باز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.