درد نایافت ز بی دردی اقبال من است
ور نه مقصود من افتاده به دنبال من است
با قضا سینه ی من صاف نگردد هرگز
شکوه ی من همه از جانب اهمال من است
هرگز از محنت ایام نبودم آزاد
فتنه همزاد من و حادثه هم سال من است
آستینی که دو عالم بت و زنار در اوست
گر به معنی نگری نامه ی اعمال من است
عرفی اصلاح پریشانی ام از یاد ببر
کانچه ادبار بود پیش من، اقبال من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.