گنجور

 
عرفی

ممنون ترکتازی گردون دل من است

آماده ی هزار شبیخون دل من است

هرگز نیامدش به غلط محملی به سر

بیهوده گرد وادی مجنون دل من است

صد لاله زار داغ شکفته است بر دلم

برگ چمن ز صد افزون دل من است

هر دل ترا نکرد به آهنگ آشنا

در مانده ی فسانه و افسون دل من است

در دور دهر سینه ی عرفی و جام زهر

در بزم شوق شیشه ی پر خون دل من است