منم کز بادهٔ عشرت خروشیدن نمیدانم
به دست من مده این می که نوشیدن نمیدانم
طبیبا از دوا بر قامت دیوانه خوی من
مبر پیراهن عصمت که پوشیدن نمیدانم
من آن مست می شوقم که گر صد سال شوق او
نماید آتش و من نیز جوشیدن نمیدانم
به ریش تازگی از مرهم آسیب نمک ساید
نهی ز الماس و حیرت خروشیدن نمیدانم
به صد امید با کوشیدنم در مدعا، عرفی
ز استغنا مدان، با قید کوشیدن نمیدانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها از ناتوانی خودش در تجربه و درک عشق و شوق میگوید. او به دنبال لذتهای عاشقانه است، اما نمیداند چگونه باید از آنها بهره ببرد. همچنین، او به ناتوانیاش در حفظ عصمت و دوری از درد و رنج اشاره میکند. در نهایت، او سرنوشت خود را بهعنوان کسی که تلاش کرده، ولی همواره در تلاشهایش ناامید مانده، توصیف میکند. بهطور کلی، این اشعار گویای حسرت و تلاشهای ناموفق او در فهم عشق و زیباییهای آن است.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که از شادی و لذت شراب خبر ندارم، پس این شراب را به من نده که من نمیدانم چگونه آن را بنوشم.
هوش مصنوعی: ای پزشک، از بدن دیوانهام لباس پاکی را دور نکن، چون من نمیدانم چطور آن را بپوشم.
هوش مصنوعی: من در اشتیاقی هستم که اگر صد سال هم این شوق درونم شعلهور باشد، باز هم نمیدانم چگونه باید از خود بیخود شوم.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به تجربه و احساسات عمیق انسانی اشاره دارد. شخصی از درد و رنجی که به او رسیده سخن میگوید، و از زیبایی و شکوهی که در آن درد نهفته است، شگفتزده میشود. او نمیداند چگونه باید به این احساسات پیچیده و متناقض پاسخ دهد و در نتیجه در وضعیت حیرت و سردرگمی قرار دارد.
هوش مصنوعی: با صد امید تلاش میکنم تا به هدفم برسم، اما ای عرفی، از استغنا و بینیازی غافل نباش. من با وجود تلاش، نمیدانم چه بر من خواهد گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.