جان به یاد لبت، شکر خاید
دل به دندان غم، جگر خاید
ظن سیری مبر که لقمهٔ خام
بخت پیر است و دیرتر خاید
دل آشفته بخت من تا چند
جای انگشت نیشتر خاید
آن که گیرد مزاج پروانه
شعله چون میوه های تر خاید
بس که یابد حلاوت از پرواز
طایر شوق، بال و پر خاید
لب شادی ببست یک چندی
عرفی اکنون لب دگر خاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و دردناک عشق میپردازد. شاعر از دلتنگی و غم ناشی از دوری معشوق سخن میگوید و به این موضوع اشاره میکند که دل آشفتهاش تا چه زمانی باید در این وضعیت بماند. او با تشبیه عشق به پرواز پروانه، از لذتی که از عشق میبرد حرف میزند و در نهایت به این نکته میرسد که لبهای شادیاش مدتی بسته بوده، اما اکنون دوباره شادمانی و عشق را تجربه خواهد کرد.
هوش مصنوعی: جانم به یاد لبهای تو شکرین میشود، اما دل را به دندان غم میگذارم و جگرم به سختی میسوزد.
هوش مصنوعی: به گمان باطل به این فکر نباش که میتوانی همیشه به سادگی به خواستهات برسی؛ چرا که نصیب و شانس تو به تأخیر خواهد افتاد و به راحتی به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: دل نگران و بیقرار من تا کی باید زخمهای عمیق را تحمل کند؟
هوش مصنوعی: کسی که حال و هوای پروانه را در آتش میبیند، مانند میوههای نرسیده و تر میشود.
هوش مصنوعی: هر چقدر که پرندهی شوق از پرواز لذت میبرد، بال و پرش را به خاطر این لذت به دست میآورد.
هوش مصنوعی: مدتی لبخند و شادمانی از عرفی دور بود، اما حالا دوباره لبخند دیگری خواهد زد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لعلت اندر سخن شکر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
هر که با یاد تو شرنگ خورد
همچنان دان که نیشکر خاید
هر که او پای بست روی تو شد
[...]
جان ز شوق لبت شکر خاید
دل به دندان غم جگر خاید
ظن پیری مبر که نغمهٔ کام
بخت بر آب و دیر تر خاید
دل آشفته بخت من تا چند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.