گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عرفی

به باغ عشق تذرو طرب حزین میرد

چو میوه خیز شود شاخ، میوه چین میرد

به کیش برهمنان آن کس از شهیدان است

که در عبادت بت روی بر زمین میرد

ز زخم کفر محبت نمی برد لذت

همان به است که زاهد به درد دین میرد

اجل نیامده مُردم، که خستهٔ غم عشق

دو روز پیشتر از روز واپسین میرد

چراغ بزم یقینم نه شمع اهل دلیل

که از دمیدن افسون آن و این میرد

عبیر طرهٔ حورش غبار آئینه است

کسی که گرد ره دوست بر جبین میرد

مزن ترانهٔ تحسین به شعر من عرفی

که شمع طبع من از باد آفرین میرد

 
 
 
قدسی مشهدی

اسیر عشق تو از ننگ کفر و دین میرد

کسی که غیرت عشقش بود، چنین میرد

ز شوق آنکه شود خاکروب این درگاه

فرشته از فلک آید که بر زمین میرد

صبا بگو به ملامتگران که شعله عشق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه