ز چشمم آب حسرت می تراود
ز هر مویم شکایت می تراود
چنان در دل خلد گاه نمازم
که کفرم از عبادت می تراود
زهی بی آبرو آن دل که از وی
به کاویدن محبت می تراود
بگو تیغ از چه شربت آب دادی
که از هر زخم لذت می تراود
حذر کن زین دعای آتش آلود
کزین چشمه اجابت می تراود
تراود از دل عرفی سخن ها
ولی هنگام فرصت می تراود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از اندوه و حسرت شاعر است که از چشمش اشک میریزد و از هر مویی شکایت میکند. او در دلش احساس خلد و بهشت دارد، اما به حدی عبادت در او به کفر میانجامد. شاعر به عشق و محبت اشاره دارد و از دل بیاحساس و بیآبرویی سخن میگوید. همچنین از لذتهای زخمهای عاطفی صحبت میکند و هشدار میدهد که از دعاهای پرآتش دوری کند، زیرا پاسخ این دعاها میتواند خطرناک باشد. در نهایت، او به این نکته اشاره دارد که زمان فرصت باعث بروز سخنان دلش میشود.
هوش مصنوعی: از چشمانم اشک حسرت میریزد و از هر مویی که دارم، نقصی و شکایت بیرون میآید.
هوش مصنوعی: به قدری در دل بهشت نمازم را با عشق و شوق میخوانم که گویی در این عبادت، به انکار ایمان و کفر نزدیک میشوم.
هوش مصنوعی: دل بی آبرو و بی حیثیتی است که محبت را از محبت کردن جدا میداند و از آن به دست نمیآورد.
هوش مصنوعی: بگو چرا با آن شربت شیرین، تیغ را به جانم زدی که از هر زخمی که میزنم، حس لذت و شادی به من میدهد؟
هوش مصنوعی: مواظب باش از دعاهایی که با حرارت و شور و شعف بیان میشوند، زیرا این دعاها از چشمهی اجابت و پاسخ خواهشها سرچشمه میگیرند.
هوش مصنوعی: از دل عرفی، سخنهای زیادی به وجود میآید، اما تنها در زمان مناسب و لازم است که به زبان میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.