نغمه ای کز ره تاثیر به شیون نکشد
به سماعش دل ماتم زدهٔ من نکشد
دیت قتل من اینست که در روز جزا
بزنم دست به دامانش و دامن نکشد
جذبهٔ قهر تو ای ذره ندانم تا کی
از ته غمکدهٔ سینه به روزن نکشد
عاقبت درد همین است که در فصل بهار
دل مرغان خزان دیده به گلشن نکشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات و دردهای عمیق شاعر اشاره دارد. او از تأثیر نغمهای سخن میگوید که نتوانسته او را به شادی و شادی برساند، بلکه به عواطف غمناک او افزوده است. شاعر در روز قیامت آرزو دارد که به دامن کسی دست بزند و از غم رهایی یابد، اما از شدت درد نمیتواند. او به قهر و جدایی اشاره میکند که مانع از آرامش او میشود و در نهایت بیان میکند که حتی در بهار، دل پرندگان غمگین به گلشن نمیرسد، و این نشان از استمرار درد و غم دارد.
هوش مصنوعی: اگر نغمهای بر دل تأثیر نگذارد و احساس شادی و شادی بخش نداشته باشد، دل غمگین و ماتمزده من نمیتواند آن را بپذیرد و به شنیدنش بپردازد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت من به حدی است که در روز قیامت به او توسل میجویم و امیدوارم که او مرا رها نکند.
هوش مصنوعی: قهر و خشم تو را ای دل کوچک نمیدانم تا کی از عمق ناراحتی دلم به بیرون نمیآید.
هوش مصنوعی: در نهایت، درد و رنج همین است که در فصل بهار، دل پرندگانی که به فصل خزان عادت کردهاند، به باغ و گلزار نمیروید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.