به زهر تشنه لبم با شکر چه کار مرا
دراز باد شبم با سحر چه کار مرا
مرا نشاط تماشا بس از بهشت وصال
به قیمت کم و بیش ثمر چه کار مرا
ز بهر کاوش دل اهل درد نیش طلب
من و نگاه تو، با نیشتر چه کار مرا
مرا فریب دهد ناله ای و به غم گوید
ز من ترانه شنو با اثر چه کار مرا
ز ناز شربت کوثر نمی چشیدم، آه
به آتش دل داغ جگر چه کار مرا
من و شکستن افغان به سینه در شب غم
به نغمه سنجی مرغ سحر چه کار مرا
چرا ز غرفی جانباز سر نمی طلبی
فدای تیغ تو جانم، به سر چه کار مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبم خیال تو بس، با قمر چه کار مرا
من و چو کوه شبی، با سحر چه کار مرا
من آستان تو بوسم، حدیث لب نکنم
چو من به خاک خوشم، با شکر چه کار مرا
نبینم آن لب خندان ز بیم جان یک ره
[...]
نشسته در ظلمم با قمر چه کار مرا
چراغ تیره شبم با سحر چه کار مرا
مسیح وار کند سیر بر فلک روحم
به این طلسم فروبسته در چه کار مرا
چو ذره محرم جاوید آفتاب شدم
[...]
ز خود برآمده ام، با سفر چه کار مرا؟
بریده ام ز جهان، با ثمر چه کار مرا؟
درین جهان به مرادی کز آن جهان طلبند
رسیده ام، به جهان دگر چه کار مرا؟
چو خاک شد شکرستان به مور قانع من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.