ای مرا بر زشتی اعمال ، نومیدی گواه
دورم از حسن عمل چون رو سپیدی از گناه
صورت امید می بینم چو آب موج زن
بسکه میگردد زشرمم رعشه در نور نگاه
گر بصورت کاه را گویم که همرنگ منی
کهربا چون مردم چشم بتان گردد سیاه
میل فعل زشت را با طبع من آمیزش است
وین شبیه ربط کفر است و مکافات اله
ور بعصیان در نمی آمیزم از بی قوتی است
وین بعینه چون حریص شهوتست و ضعف باه
ای که داری نامه اعمال را از فعل زشت
چون مصیبت خانه عاشق زدود دل سیاه
چهره را از آب یاقوت ندامت بر فروز
چون گل روی دل آرایان ز تاثیر نگاه
در نگاه شاهد معنی عالم غوطه زن
تا بجولانگاه صورت بسته ای دام نگاه
مرحبا نیک آمدی ای یأس تا بیرون دهم
گریه گرمی که شوید تیرگی را از گناه
هان سمند آهسته ران ای گمره ناهوشمند
منحرف میتازی و مستی و تاریکست راه
حبذا ای نوبهار عجز کز تأثیر تو
معصیت را میدهد آمرزش از طرف کلاه
میتوان کردن تلافی عمر ضایع کرده را
گر زنو برگ گیاه تازه گردد برگ کاه
شاهد معنی عیان و ما بصورت ملتفت
ای درون جهل ما چون روی نادانی سیاه
بسکه بی تأثیر ضایع گشت در دیر مجاز
گریه های تلخ شام و ناله های صبحگاه
بعد از این در معبدی نالم که بی منت نهد
گوهر کام ابد در دامن تأثیر آه
حالتی یابم که از تکفیر من کافر شوند
گر تراود از زبانم لیس فی دلقی سواه
مقصدت دور است عرفی گرباین ره میروی
کام همت را روائی باید از امداد شاه
قهرمان عرش مسند داور امی لقب
صورتش مرات معنی معنیش صنع اله
گر محیط رای او بر چرخ گردد موج زن
دامن موجش بروید چشمه خورشید و ماه
در شب معراج کان یکتای بی شبه و نظیر
جامه صورت زروش افکنده در آرامگاه
زان کسی محرم نبود اندر حریم ایزدی
تابود و هم غلط بین در امان از اشتباه
ای زروی نسبت ذاتت ولایت را شرف
وی بزیر سایه جاهت نبوت راپناه
سایه یزدانی و انوار سیمایت دلیل
داور کونینی و انواع احسانت سپاه
دست حفظت بهر چابک خیزی و بربستگی
بر میان شعله بر بندد تطاق از برگ کاه
شاخ شاخ و برگ برگش تازه بر هم ریختند
تاز باغ همتت خواندیم طوبی را گیاه
شاهد عدلت بدست خلق در ایوان دهر
سنبل ریحان فشاند فتنه را در خوابگاه
بسکه دست رحمتت آرایش هر چهره کرد
عشق میورزد بحسن یأس و امید اشتباه
توشه گیر انتفاع از ریزش جود ، توجود
خوشه چین ارتفاع از مزرع جاه تو جاه
از خیال هیبتت اندیشه میرد در ضمیر
وزنشان آستانت سجده رقصد در جباه
با ازل گوید ابد کین نا امید از ساحل است
کر کند در بحر علمت گوهر اول شناه
ای که از احوالم آگاهی مهل اینسان مرا
همچو سعیم در حصول طاعت و عفت تباه
می تراود آب شور از تیره بختم گر کسی
تا ابد در ساحت تحت الثری میکند چاه
سینه مد الف بشکافد و بیرون جهد
چون در اثنای پریشانی نویسم تیر آه
یوسف نفس مرا زآسیب اخوان دوردار
کین حسودان مروت سوز با این بیگناه
با فریب غول همزادند در راه سلوک
بافساد گرگ انبازند در نزدیک چاه
تا اسیران محبت را بجولانگاه دوست
احتمال سجده کردن مضمر است اندر جباه
احتمال رو سپیدی دور باد از آنکه او
جز به درگاه تو ساید چهره در عذر گناه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با موضوع ندامت و احساس گناه آغاز میشود و شاعر به زشتی اعمال و دوری از حسن عمل خود اشاره میکند. او به تصویر امیدی مینگرد که همچون آبی در حال نوسان است و از شرم خود دچار لرزش میشود. شاعر از ترکیب میل به کردار زشت و ضعفهای انسانی خود سخن میگوید و ندامت را به عنوان عنصری پاککننده معرفی میکند.
وی به امید بخشش الهی و آمرزش برای گناهان اشاره میکند و تأکید میکند که با وجود ضعفها و گناهان، اگر به درگاه خداوند توبه کند، میتواند به کمال برسد. شاعر به جهانی بزرگ و نعمتهای الهی که در دستان پرتوان خداوند است، اشاره میکند و از عشق و امید سخن میگوید و در نهایت به تأثیر دعا و ناله در طلب آمرزش اشاره دارد. در این راستا، شاعر از خوف و شرم خویش میگوید و آرزو دارد که از ظلمت گناه خارج شده و به سوی روشنایی هدایت شود.
هوش مصنوعی: من به خاطر زشتکاریهایم ناامید شدهام، و دوریام از کارهای نیک را گواهی بر این میدانم. درست مانند اینکه وقتی از گناه دور میشوم، چهرهام روشن میشود.
هوش مصنوعی: چهره امید را میبینم که مانند آب در حال حرکت است. آنقدر از شرم میلرزم که نوری را که از نگاه است، احساس میکنم.
هوش مصنوعی: اگر به کاه بگویم که تو همرنگ من هستی، همانند کهربا، چشمان مردم به مانند آن سیاه خواهد شد.
هوش مصنوعی: من به انجام کارهای زشت تمایل دارم و این علاقه شبیه ارتباطی است که بین کفر و عذاب الهی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر با نافرمانی و عصیان در نمیآمیزم، این ناشی از ناتوانی من است، و این وضعیت دقیقاً مشابه حالتی است که انسانی حریص به دنبال شهوت است و دچار ضعف در تواناییهای خود میباشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که کردار ناپسند را از قلب تیرهی عاشق زدودهای، مانند مصیبتی که از خانه دور میشود.
هوش مصنوعی: برای اینکه زشتی و ندامت را در چهرهها بپوشانیم، باید مانند گلهایی باشیم که زیبایی دل را به نمایش میگذارند و این زیبایی از اثر نگاه دیگران به وجود میآید.
هوش مصنوعی: به هنگام تماشای زیبایی شاهد، به عمق معانی جهان فرو برو و در جایی که زیبایی چهرهای مشخص است، در دام نگاه خود غوطهور شو.
هوش مصنوعی: سلام و خوش آمدی ای ناامیدی، من میخواهم گریهای را که دیگرتنگی و تاریکی و گناه را میشوید، از دل بیرون دهم.
هوش مصنوعی: ای اسب، آهستهتر بران، ای کسی که راه را گم کردهای و نادانی، تو در حال تندرفتن هستی اما این مسیر تاریک و خطرناک است.
هوش مصنوعی: سلام به فصل نو بهاری که به خاطر تأثیرات تو، گناهان بخشیده میشوند و به عبارتی دیگر، میتوان به این فصل به عنوان فرصتی برای بخشش و آمرزش نگاه کرد.
هوش مصنوعی: میتوان جبران wasted عمر را کرد اگر مانند نو شدن برگ گیاه، حالتی تازه و جدید پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: بیگمان، آنچه حقیقت را روشن میکند در برابر ماست، اما ما به ظاهر خیرهایم. در حالی که در درون جهل و نادانی، چهرهمان تیره و تار است.
هوش مصنوعی: در اثر بیتأثیری، گریههای تلخ شام و نالههای صبحگاه در این مکان مجاز به هدر رفت و بیفایده شد.
هوش مصنوعی: پس از این در مکانی به فریاد خواهم آمد که بدون هیچ چشمداشتی، زیبایی و خوشبختی ابدی را در دامن تأثیرات آه و نالهام قرار دهد.
هوش مصنوعی: میخواهم به حالتی برسم که اگر از من حرفی بزنم، دیگران به خاطر آن حرف من را کافر بدانند؛ زیرا اصلاً چیزی جز او از زبانم نمیآید.
هوش مصنوعی: ای عرفی، هدف تو در دوردستهاست. اگر در این مسیر قدم میزنی، باید برای رسیدن به آرزوهایت، از یاری و مدد الهی بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی میپردازد که مقام و منزلت بالایی دارد و به عنوان یک داور و حاکم در عالم هستی شناخته میشود. این فرد به خاطر صفات و ویژگیهای خاص خود به زیبایی و معنا نزدیک است و نشاندهندهی قدرت و خالقیت الهی است. به عبارت دیگر، او نماد عظمت و خلاقیت خداوند در شکل انسانی است.
هوش مصنوعی: اگر فضای اندیشهاش بر آسمان به تلاطم بیفتد، دامنش به گونهای خواهد شد که چشمه خورشید و ماه از آن جاری شود.
هوش مصنوعی: در شب معراج، وجود بینظیر و یکتا در آرامگاه خود، لباس صورت را از نور افکنده است.
هوش مصنوعی: هیچ کسی در حریم مقدس الهی اجازه ورود ندارد، و تنها کسی که در این زمینه آگاه و درست بین است، از خطا و اشتباه در امان خواهد بود.
هوش مصنوعی: ای کسی که از جنس خویش مقام والای ولایت را داری، در زیر سایه قدرت و عظمت تو، نبوت به آرامش و پناه آمده است.
هوش مصنوعی: سایه الهی و نور چهرهات دلیل قاضی بزرگ جهان و نشانههای لطف و محبت توست.
هوش مصنوعی: دست حمایت تو برای سریع حرکت کردن و جلوگیری از خطر، مانند چیزی که در بین شعلهها قرار گیرد، بر روی برگ کاه بسته میشود.
هوش مصنوعی: درختان باغ با شاخ و برگهای تازه و سرسبز خود، به زیبایی در هم تنیده شدهاند و ما طوبی را به عنوان نماد همراهی و باروری گیاهان در این فضا احساس میکنیم.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی، در دنیای امروز به شکلی از عدالت و انصاف تجلی یافتهاند. این زیبایی مانند گلی خوشبو در میان مردم وجود دارد و در دلهای آنها آرامش و شادی میآفریند، به طوری که هر گونه فتنه و ناهنجاری را به خواب میبرد و به زندگی رنگ و بویی دلنشین میبخشد.
هوش مصنوعی: دست رحمت تو هر چهره را به زیبایی درآورده است، اما عشق به خوبی و بدی، امید و یأس را در هم میآمیزد و در این میان اشتباهی رخ میدهد.
هوش مصنوعی: از بخششهای خدا بهرهبرداری کن، چرا که کسی که در حمد و ستایش خدا مشغول است، به ثمرات و نعمتهای بیشتری دست پیدا خواهد کرد.
هوش مصنوعی: اندیشههای ما از خیال عظمت تو در دل میمیرد و در برابر آستان تو، به احترام سجده میکند و جبینها را به زمین میساید.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع میپردازد که از آغاز تا ابد، هرگز نباید ناامید بود. دانشی که در اقیانوس علم وجود دارد، میتواند ما را به درک عمیقتری از حقیقت برساند. به همین دلیل، هیچگاه نباید از جستجوی درک و آگاهی دست کشید، حتی اگر در ابتدا به نظر برسد که ممکن است از آنچه به دنبالش هستیم، دور هستیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که از حال من آگاه هستی، لطفاً به من مهلت بده و نگذار تا تلاشهای من در انجام کارهای نیک و حفظ عفت به هدر رود.
هوش مصنوعی: آب شور از تقدیر بد من دائماً بیرون میزند، اگر کسی تا ابد در عمق زمین چاه بکند.
هوش مصنوعی: دل از شدت احساس میشکند و به بیرون میجهد، مانند زمانی که در اوج ناراحتی و بلاتکلیفی، تیر غم را مینویسم.
هوش مصنوعی: ای یوسف عزیز من را از آسیب حسادت برادران دور نگهدار، زیرا این حسودان بیرحم، با این بیگناه، فقط به فکر آسیب رساندن هستند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی از انسانها در مسیر رشد و سیر و سلوک، به مانند دیوها فریبکار هستند و در کنار آنها، افرادی هستند که مانند گرگها، به دنبال منافع خود در نزدیکی خطرها هستند. به طور کلی، این معني به چالشها و کلاهبرداریهایی اشاره دارد که ممکن است در مسیر رسیدن به هدفهای والا وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: اسیران عشق در جستجوی معشوق خود هستند و در این راه ممکن است به حالت سجده و خضوع درآیند، که این نشان از عشق و احترام عمیق آنها به دوست دارد.
هوش مصنوعی: به احتمال زیاد، او از چهرهاش دوری میکند به خاطر این که جز از درگاه تو در برابر گناهش عذرخواهی نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوبهار و آفتابی ای مبارک پادشاه
نوبهار ملک و دین و آفتاب تخت و گاه
جز تو در عالم ندیدم نوبهاری با قبا
جز تو در گیتی ندیدم آفتابی با کلاه
دادْ دادن رسم توست و دادْدِه بِه شهریار
[...]
ای سپاه آرای سلطان جهان آرام شاه
کامرانی بر عدو فرمانروائی بر سپاه
تا سپاه است و جهانرا این و آنرا جز تو نیست
نی سپاه آرای سلطان نی جهان آرام شاه
آفتاب و سایه ای در ملک و گیتی ملک تست
[...]
مژده دولت را که باز آمد سوی اقلیم جاه
صاحب صاحبقران، در سایه ظل اله
بر سپهر افکنده سایه، در جهان گسترده عدل
هم جهانش زیر دست و هم سپهرش زیر گاه
آصف جمشید دین، جمشید شادروان فضل
[...]
باد میمون نهضت رایات شاه دین پناه
آنکه بر خلقش بحق کردست ایزد پادشاه
شاه دین پرور نظام دولت و ملت کز اوست
سربلند و پای برجا در جهان دیهیم و گاه
و آنکه شاه اختران دربندگی او کمر
[...]
ای ز خاک درگهت خضر آب حیوان یافته
عمر خضر و ملک اسکندر ز یزدان یافته
اختران از نعل شبرنگ تو افسر ساخته
و آسمان از دامن قدرت گریبان یافته
طوق فرمان ترا سلطان این پیروزه طاق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.