منادی است بهر سو که ای خواص و عوام
می نشاط حلال و شراب غصه حرام
فضای عالم هستی زغصه تنگ آمد
مشابه دل عاشق ، مثال چشم لئام
هوای روضه گیتی شکفته شد زآنسان
که نوبهار خط گلرخان سیم اندام
قضا نهاده بکام زمانه معجونی
که بهر ساختن آن قدر گرفته بوام
بشاشت دل اطفال در شب نوروز
نشاط خاطر صایم بصبح عید صیام
هم از دریچه امکان نمود صورت امن
چنانکه عارض خورشید از شکاف غمام
هم از نتیجه افیون امن شاهد تیغ
نهاده پهلوی راحت بخوابگاه نیام
بگوش عارضه صوت عدم رسید ازدهر
بچشم حادثه میل فنا کشید ایام
ز اتفاق طبایع درآشیان وفاق
شود بطعمه شاهین بزرگ بچه حمام
نیاید از دهن باز یک نفس بیرون
زبان کبک ملمع لباس طرفه خرام
ز غایت شفقت تیز میکند ناخن
بعزم خارش اعضای آهوان ضرغام
ز پنجه شانه گرگان همی شود دشوار
چو موی کج شود از باد بر تن اغنام
زمانه در کنف عافیت قرار گرفت
چنانکه در دل عاشق نگارسیم اندام
دراز شد سخنم مختصر کنم تقریر
زمانه را بکف عدل شاه داده زمام
زبانگ هیبت و از نعره صلابت اوست
فلک فکنده عنان و صبا گسسته لجام
نماز شام نه از پرتو لوامع مهر
برنگ لاله بود ذیل چرخ ازرق فام
بجرم آنکه برأیش سر معارضه داشت
قضا بریده سر آفتاب بر سر بام
برسم عبرتش اکنون سپهر گرداند
بگرد خطه عالم بنیزه بهرام
از آن زمان که سراپرده معالی او
ورای منظر کون و مکان گرفته مقام
بروی بستر لیل و نهار میغلطد
فلک ز رنج حسد چون مریض بی آرام
وگر چنانچه حدیثم نمیکنی باور
دلیل قانع اینک کبودی اندام
چه سود پوشد اگر دشمنش زره از بیم
نمیکند ببدن مرغ روح وی آرام
چه منع طایر آبی نماید از طیران
بروی آب ز موج افکند صبا گردام
بتازه میکنم انشا گهر فشان نظمی
که داد عکس سوادش ضیا به ماه تمام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند
[...]
سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای
چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام
همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر
بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام
امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام
بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام
بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز
امین ملت و ملت بدو گرفته نظام
سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر
[...]
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند
[...]
بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام
بر من آمد وقت سپیده دم به سلام
درست گفتی کز عارضش بر آمده بود
گه فرو شدن تیره شب سپیده بام
ز عود هندی پوشیده بر بلور زره
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.