غزل شمارهٔ ۴۸
کجا کسیکه مرا مژدهٔ چمانه دهد
علیالصباح به من بادهٔ شبانه دهد
ز دوستان و عزیزان که باشد آنکه مرا
نشان به کوی مغان و می مغانه دهد
خوشا کسیکه چو رندان ز خانه وقت سحر
بدر گریزد و تن در شرابخانه دهد
غلام دولت آنم که هرچه بستاند
به شمع و شاهد و چنگ و دف و چغانه دهد
ز غم پناه به می بر که می به خاصیت
نتیجه عیش خوش و عمر جاودانه دهد
مرو به عشوهٔ زاهد ز ره که او دایم
فریب مردم نادان بدین فسانه دهد
به اعتقاد شنو پند سودمند عبید
که او همیشه ترا پند عاقلانه دهد
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.