سر نخوانیم که سودا زدهٔ موئی نیست
آدمی نیست که مجنون پریروئی نیست
هرگز از بند و غم آزاد نگردد آن دل
که گرفتار کمند سر گیسوئی نیست
قبلهام روی بتانست و وطن کوی مغان
به از این قبلهام و خوشتر از این کوئی نیست
کس مرا از دل سرگشته نشانی ندهد
عجب از معتکف گوشهٔ ابروئی نیست
میتوان دامن وصلت به کف آورد ولی
ای دریغا که مرا قوت بازوئی نیست
هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد
زخم تیر مژه را مرهم و داروئی نیست
سر موئی نتوان یافت بر اعضای عبید
که در او ناوکی از غمزهٔ جادوئی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عواطف عمیق خود از عشق و دلبستگی اشاره میکند. او بیان میکند که هیچ انسانی به اندازهی خودش دیوانه و مجنون عاشق نیست و بر تاثیرات عشق بر دل آدمی تأکید میکند. شاعر به اهمیت و زیبایی وجود معشوق و یادآوری آن اشاره میکند و از آرزوی رسیدن به وصال او سخن میگوید، در حالی که از ناتوانی و محدودیتهای خود در این راستا ابراز ناامیدی میکند. در نهایت، او میگوید که هیچ درد و مرضی درمان ندارد مگر عشق، که زخم آن با هیچ مرهمی heal نمیشود.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به این نکته اشاره دارد که اگر فردی دیوانه و عاشق زیبایی نباشد، نمیتواند به راستی انسان محسوب شود. در واقع، او میگوید که عشق و جنون در دنیای انسانی ضروری است و بدون آن، واقعی بودن افراد زیر سوال میرود.
هوش مصنوعی: هیچ دلی که به دام زیبایی و جذابیت یک فرد گرفتار شده باشد، هرگز از بند غم و اندوه رهایی نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: محل پرستشم معشوقان هستند و جایگاه مردمان بافرهنگ از این معبد برایم بهتر است و هیچ جایی خوشتر از اینجا نیست.
هوش مصنوعی: هیچکس به من نشانی از دل پر آشوبم نمیدهد، این جای تعجب است که هیچکس به گوشهٔ ابروئی از خود نپرداخته است.
هوش مصنوعی: میتوان به عشق و وصالی دستیافت، اما افسوس که من قدرت و توان لازم برای این کار را ندارم.
هوش مصنوعی: هر بیماری درمانی دارد و هر دردی راه حلی دارد، اما زخم دل که به خاطر تیرگی مژهها به وجود میآید هیچ دارو و التیامی ندارد.
هوش مصنوعی: عبید آن چنان در خود غمزه و جذابیت دارد که حتی کوچکترین جزئیات او هم نمیتوان پیدا کرد که در آن نشانهای از جادو و افسون نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لاله را همچو بتان عارض دلجویی نیست
هست رنگی چو گل امّا ز وفا بویی نیست
حاصل این است که از روی نکوی تو مرا
حاصل عمر بجز طعنهٔ بدگویی نیست
با همه موی شکافی، خرد خرده شناس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.