الصلا ای عشق رهبر الصلا
عقل گمره را بره بر الصلا
در میان دلربایان دلبری
کس ندیده چون تو دلبر الصلا
وصل دلجوی تو کو تا گیردم
از کف هجر ستمگر الصلا
برلب خشگم ببین و رحمتی
کن مرا در دیده تر الصلا
گردر مسجد بمستان بسته گشت
باز شد میخانه را در الصلا
وصل گل آمد که پیمائیم ما
باده گلگون بساغر الصلا
چون قد خوبان دگر بالا گرفت
جلوه سرو صنوبر الصلا
ساقیم بخشد ز جام لعل فام
باده چون یاقوت احمر الصلا
می پرستان را ز چشم لعل خویش
میدهد بادام و شکر الصلا
الصلا گفتم بیاران بارها
باز گویم بار دیگر الصلا
ای بسا گوهر که نور از خامه ریخت
گر توئی جویای گوهر الصلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.