جای جانان در حریم جان ماست
جان ما در حضرت جانان ماست
سحر چشمش فتنه دور زمان
کفر زلفش آفت ایمان ماست
دردمندانیم و دردی می خوریم
کان دوای درد بیدرمان ماست
این جهان و آنجهان از تحت و فوق
موجی از دریای بی پایان ماست
چون براق معرفت را زین کنیم
در فضای لامکان جولان ماست
چون بمیدان حقیقت رونهیم
گوی و چوگان در خم چوگان ماست
در دو عالم بهر ما ایجاد شد
نص لولاک اندر آن برهان ماست
گر جمال نحن اقرب بنگری
روح اعظم در حقیقت جان ماست
نحن نرزق را چو ما مهمان شویم
مهر گردون گرده در خوان ماست
ما بهر دل چونکه پنهان آمدیم
کنت کنزا آیتی درشأن ماست
گر سوی جنات تجری بگذری
نهر جاری دیده گریان ماست
با بهشت عدن ما را کار نیست
کوی جانان روضه رضوان ماست
گرترا سودای ما در سر بود
بر سر بازار جان دکان ماست
پادشاه هفت کشور را نگر
کان گدای کوی درویشان ماست
نفس اماره که دیو سرکش است
سرنهاده بر خط فرمان ماست
ماچه با نور علی گشتیم یار
عرش و کرسی پایه ایوان ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.